مسافر
ای مسافرغریبه
چراقلبموشکستی
رفتی وتنهام گذاشتی
ای که بی توتک وتنهام
توی این غربت سنگی
میدونم برنمیگردی
شدی همرنگ دورنگی
همه زندگی من اون نگاه عاشقت بود
چرا فکرکردی به جزمن
یکی دیگه لایقت بود
رفتی وازم گرفتی
اون نگاه آشناتو
واسه من بمبی گذاشتی التهاب لحظه هاتو
حالا من تنهانشستم
بانوای بی نوایی
چه غریبم بی تواینجا
ای غریبه بی وفایی...
نظرات شما عزیزان: